از چالشهای مطرح در قراردادهای نفتی، انتقال دانش از سرمایهگذار خارجی به کشور میزبان و زمینهسازی مدیریت آن است به نحوی که صاحب مخزن پس از انعقاد چند سلسله قرارداد و سپری شدن مدتی معین، تواناییهای دانشی و مدیریتی خود را به عنوان منافع جانبی حاصل از انعقاد واجرای این پیمانها ارتقا دهد. هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت مدیریت دانش در قراردادهای بیع متقابل(قراردادهای محرمانه) صنعت نفت ایران با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری است. ابعاد مدیریت دانش بر اساس مدل پروبست شامل اهداف، شناسایی، کسب، توسعه، تسهیم، بهکارگیری، نگهداری و ارزیابی دانش میباشد. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه مدل مدیریت دانش پروبست و همکاران(1998) و وضعیت موجود مدیریت دانش با مراجعه به خبرگان مطّلع از این قراردادها در حوزه مدیریت دانش شرکت ملی نفت ایران استفاده شد و جهت ارزیابی روایی و پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و AVE مورد استفاده قرار گرفت. طبق نتایج، هیچ یک از متغیرهای مدل مدیریت دانش، تأثیر مثبتی بر روی وضعیت موجود مدیریت دانش در این قراردادها ندارند و ضروری است تمام ابعاد مذکور به منظور بهبود وضعیت مدیریت دانش در حوزه قراردادهای بیع متقابل مورد توجّه قرار گیرند.
Ameri F, Tavallaee R, Mirfattah S M. Knowledge Management in Iran's Buy-back Oil Contracts: Structural Equations Modeling. Quarterly Journal of Energy Policy and Planning Research 2018; 4 (2) :35-65 URL: http://epprjournal.ir/article-1-325-fa.html