یکی از راهبردهای مؤثر برای اصلاح الگوی مصرف انرژی، ارتقاء سواد انرژی و توانمندسازی شهروندان برای اتخاذ رفتارهای انرژیاندوز میباشد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت سواد انرژی جامعه دانشگاهی شمال غرب کشور و مدلسازی عوامل مؤثر بر آن با تأکید بر اثر متغیر سواد اقتصادی و مالی است. بدین منظور با استفاده از رویکرد پیمایش و ابزار پرسشنامه، شاخص سواد اقتصادی و مالی و شاخص سواد انرژی (در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری) سنجیده شد و سپس توسط مدلهای اقتصادسنجی سانسور شده و تخمینزن توبیت، مدل تجربی پژوهش مورد برازش قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان و اساتید دانشگاههای مراکز سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل بود که پس از نمونهگیری در نهایت 500 پرسشنامه تکمیل و مورد تحلیل قرار گرفت. طبق نتایج سواد اقتصادی و مالی تأثیر مثبت و معنادار بر دو بعد شناختی (دانشی) و احساسی سواد انرژی داشته و در مقابل بر بعد رفتاری سواد انرژی تأثیر معنادار ندارد. همچنین سطح تحصیلات نیز تأثیر مثبت و معنادار بر دو بعد دانشی و احساسی سواد انرژی داشته و بر بعد رفتاری سواد انرژی تأثیر معنادار ندارد. بنابراین فرضیه شکاف کارایی انرژی در بین نمونه آماری پژوهش تأیید میشود. سطح درآمد خانوارها نیز تأثیر منفی و معنادار بر سواد شناختی انرژی دارد و با افزایش مساحت زیربنای خانه، انجام رفتارهای انرژیاندوز کاهش مییابد.
Hamidi Razi D, Ranjpour R, Motafakker-Azad M. Energy Literacy: Case of Iran’s Northwestern Academic Community. Quarterly Journal of Energy Policy and Planning Research 2019; 5 (4) :141-184 URL: http://epprjournal.ir/article-1-727-fa.html