استفاده از مفهوم پاسخگوی بار (تقاضا) یکی از روشهای مؤثر برای بهینه سازی و تعدیل مصرف انرژی الکتریکی است. پاسخ به تقاضای مبتنی بر زمان معمولاً براساس دسته بندیهای کلی شامل صنعت، کشاورزی، تجاری، مسکونی طراحی میشود. بهدلیل یکسانی تعرفههای قیمتگذاری عمومی در هر دسته بندی، این روش بعضاً با مشکلاتی مواجه میگردد. یکی از مشکلات بارز پاسخ به تقاضای مبتنی برزمان غیر فعال (پسیو)، انتقال بار بیش از حد میباشد. دراین مقاله با انجام زیر دسته بندی برای هر دسته و معرفی تعرفههای ویژه برای همان زیر دستهها، نوع جدیدی از پاسخ به تقاضای مبتنی بر زمان را ارائه شده است. این مدل جدید علاوه بر بهینه سازی الگوی مصرف زیر دسته، سبب بهبود مصرف کلی ناحیهای که آن زیر دسته نیز قرار دارد، میگردد. جهت بررسی و تصدیق روش کار با استفاده از دادههای واقعی به مطالعه موردی در صنایع شیشه و سیمان پرداخته شده است. الگوریتمهای ژنتیک و توده ذرات جهت بهینه سازی تابع هدف بهکار برده شده است. با استفاده از اطلاعات حاصل از ممیزی انرژی در این دو صنعت و با توجه به تقسیم بندی بارها بر مبنای زمان استفاده ملاحظه شده است تعرفه گذاری بر مبنای پاسخ گویی بار موجب جابجایی بار و کاهش مصرف انرژی الکتریکی در صنعت شیشه و سیمان خواهد شد. بررسیها حاکی از آن است که روش پیشنهادی به ویژه در صنایع سه شیفته کاربرد خواهد داشت.
Nikkah Jourshari E, Efatnezhad R, Hedayati M. Demand Side Management of Large Industrial Electricity Consumers Using Categorical and Special Subcategory Pricing: Case of Cement and Glass Industries. Quarterly Journal of Energy Policy and Planning Research 2019; 4 (4) :197-227 URL: http://epprjournal.ir/article-1-499-fa.html
نیکخواه جورشری ابراهیم، عفت نژاد رضا، هدایتی مهدی. مدیریت تقاضای انرژی الکتریکی توسط مصرفکنندگان بزرگ صنعتی با استفاده از دستهبندی و زیر دستهبندیهای ویژه: مطالعه موردی صنعت سیمان و شیشه
. فصلنامه پژوهش های سیاست گذاری وبرنامه ریزی انرژی. 1397; 4 (4) :197-227